
فرار روبهجلو در پروژه میراث فروشی
به گزارش گاهیما، یکی دور روز پیش، وزیر میراث فرهنگی پس از گذشت سالها از طرح چالشبرانگیز ثبت جهانی مثنوی مولوی بهعنوان میراث مشترک ایران، ترکیه و افغانستان دفاع کرد و آن را نماد تعامل فرهنگی دانست. این سخنان در همان لحظات ابتدایی سخنرانی با واکنشهای بسیاری از سوی استادان، پژوهشگران و علاقهمندان به زبان و ادبیات فارسی روبهرو شد. واکنشهایی که در ادامه به رسانهها نیز کشیده شد. روزنامه خراسان نیز پسازاین اظهارنظر صالحی امیری در گفتوگو با برخی کارشناسان چالشهای این طرح را بررسی کرد و درنهایت در گزارشی در ۱۵ مهرماه با عنوان «افتخار به میراث فروشی؟» به آن پرداخت؛ اما ماجرا در همینجا پایان نیافت و وزیر میراث فرهنگی روز گذشته در پاسخ به این موج انتقادات، از این ثبت جهانی پر چالش دوباره دفاع کرد. واقعیت این است که ثبت مشترک این اثر فاخر فارسیزبان، باوجود ظاهر دیپلماتیک، از چند منظر قابل نقد جدی است.
اضافه شد؟!
بر اساس آنچه در اخبار منتشرشده در پایگاه اطلاعرسانی وزارت میراث فرهنگی آمده است سید رضا صالحیامیری، در واکنش به انتقادات رسانهای به این طرح، در نشستی خبری توضیحاتی ارائه داد. او در بخشی از سخنان خود به کمیته حافظه جهانی یونسکو اشاره کرد و گفت: در مورد ثبت جهانی مثنوی معنوی، ترکیه به دلیل آنکه مدفن و مدرس مولوی در آن کشور قرار دارد، اعتراض داشت و این پرونده از دستور یونسکو خارج شد. در پی آن، مذاکراتی میان ایران و ترکیه انجام شد و درنهایت بر اساس تفاهم فرهنگی تصمیم گرفتیم این اثر گرانقدر را بهصورت مشترک ثبت کنیم. این توافق حدود دوازده سال پیش به نتیجه رسید.او ادامه داد: به پیشنهاد ترکیه، کشور افغانستان نیز به این پرونده اضافه شد و بدین ترتیب، ثبت جهانی مثنوی بهعنوان میراث سه کشور ایران، ترکیه و افغانستان به تصویب رسید. ثبت جهانی مثنوی مولانا اقدامی مشترک و فرهنگی است. نه ما این شخصیت را به کشوری بخشیدهایم و نه کشوری آن را به ما بخشیده است؛ بلکه تصمیم گرفتهایم با همدلی و تفاهم، این میراث معنوی را بهصورت مشترک در فهرست جهانی یونسکو ثبت کنیم.
در معرفی شمس کوتاهی کردهایم
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: در حوزه عرفان، شمس بر مولانا تقدم دارد و ما در سال گذشته با اختصاص اعتبارات لازم، پروژه ساخت و تکمیل بارگاه شمس را در خوی آغاز کردیم که در حال تکمیل است. متأسفانه ما در معرفی شمس کوتاهی کردهایم، درحالیکه ترکیه توانسته قونیه را به یکی از مقاصد مهم گردشگری فرهنگی جهان تبدیل کند.
چند کلام با وزیر میراث
باوجود دفاع مجدد روز گذشته وزیر میراث فرهنگی، از ثبت مثنوی به نام ترکیه در کنار ایران و افغانستان اصل ماجرا در چند محور اساسی قابلتأمل است که میتوان ایراداتی را همچنان بر این ثبت وارد دانست:
زبان اثر: مثنوی معنوی به زبان فارسی سروده شده؛ و ثبت مشترک با کشوری که زبان رسمیاش ترکی است، موجب بیتوجهی به زبان فارسی در حافظه جهانی میشود بیتوجهی که در ادامه و در ثبتهای جهانی مشابه میتواند خطرساز باشد.
خاستگاه فرهنگی: مولانا در بلخ (افغانستان امروزی) زاده شد و در سنت عرفانی ایرانی پرورش یافت. قرار گرفتن آرامگاه او در قونیه، هرچند مهم است، اما نمیتواند مبنای مالکیت فرهنگی بر مثنوی باشد.
افزودن افغانستان به پیشنهاد ترکیه!
در نشست خبری دیروز وزیر میراث فرهنگی گفته است که «پیش از ثبت جهانی مثنوی، ترکیه پیشنهاد داد افغانستان نیز به این لیست اضافه شود». این جمله، از منظر فرهنگی، تأسفبار است. مسئولان ایرانی که در آن زمان (حدود ۱۴ سال پیش) مسئولیت ثبت این اثر را بر عهده داشتند، باید از ابتدا تأکید میکردند که کشورهای فارسیزبان حوزه تمدنی ایران بزرگ، ازجمله تاجیکستان، افغانستان و حتی مناطقی از هند و پاکستان، باید در این پرونده حضورداشته باشند. اگر قونیه توانسته با سرمایهگذاری فرهنگی، آرامگاه مولانا جلالالدین بلخی را به مقصد جهانی گردشگری عرفانی بدل کند، خوی نیز شایسته چنین جایگاهی است.