
بحرانی که فاجعه شد
به گزارش گاهیما، وقتی رئیسجمهور، طی سه ماه گذشته و در اوج مشکلات سیاسی و اجتماعی و تنشهای منطقهای دستکم دوبار درباره «فرونشست زمین» هشدار میدهد، یعنی دارد از بحران یا فاجعهای بالفعل حرف میزند که حداقل ۶۰ سال پیش نطفه آن منعقد شده است.
۴۰ سال
نزدیک دو سال پیش دکتر «علی بیتاللهی» عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی، گزارش مفصل و مصوری درباره پدیده فرونشست زمین در ایران تهیه کرد. در ابتدای این گزارش آمده بود سابقه هشدارها درباره فرونشست زمین در ایران به بیش از ۴۰ سال میرسد. در این سالها فرونشست در بیشتر دشتها و آبخوانهای ایران رخ داده و گزارش هم شده است. هر دشتی که افت سطح آب زیرزمینی دارد، بیشک با مشکل فرونشست هم دست به گریبان است. نرخ فرونشست در بسیاری از مناطق مستعد در حال گسترش است. عامل اصلی هم برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی است که نتیجهاش کمبود آب و تبدیل بسیاری از دشتها به کانونهای گردوغبار است.
رئیسجمهور یک ماه پیش و در مراسم روز ملی صنعت و معدن برای دومین بار در سال جاری هشدار داد که با فرونشست ۳۰ تا ۳۶ سانتیمتری بر سال، در برخی نقاط مواجهیم و این در حالی است که حتی برای دو یا سه سانت فرونشست زمین، حتماً باید جلسه اورژانسی تشکیل شود! برای اینکه بدانید چرا کارشناسان این میزان از فرونشست را فراتر از بحران، فاجعه قلمداد میکنند و رئیسجمهور صحبت از اقدام اورژانسی و فوری برای فرونشست ۲ سانتیمتری میکند، خوب است این نکته را بدانید که میانگین فرونشست جهانی حدود یک سانتیمتردر سال است!
۴۰ سانت
براساس گزارش دو سال پیش دکتر بیتاللهی میزان فرونشست در دشتهای رفسنجان، زرند، مشهد و قزوین به میزان،۳۰ ،۲۵، ۲۵ و ۲۴ سانتیمتر بر سال بوده است. نرخ فرونشست زمین در محدوده دشت تهران – شهریار طی دهههای ۶۰ و ۷۰ حدود ۱۷ سانتیمتر بر سال بوده که برداشتهای جدید موجب شده در سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۵ این میزان به حدود ۲۴ و بعد هم ۳۶ سانتیمتر بر سال برسد! خوب دقت کنید! فرونشست ۳۶ سانتیمتری دشتهای تهران مربوط به ۹ سال پیش است، بنابراین گزافهگویی نیست اگر با خودمان رو راست باشیم و اعتراف کنیم که این روزها باید از فرونشست ۴۰ سانتیمتری صحبت کرد!
آثار و نتایج فرونشست هم فقط کمآبی و بیآبی نیست و حوزههای مختلف تحت تأثیر آن قرار میگیرند. مرگ دشتها رخ میدهد و کشاورزی به حالت احتضار میافتد. مناطق شهری و جمعیت ساکن در آن تحت تأثیر قرار میگیرند، سیستم حملونقل، جادهها، خطوط راهآهن، فرودگاهها و... در معرض خطر هستند (فرونشستهای مترو تهران یک نمونه)، شریانهای حیاتی مهم مثل خطوط برق، انتقال نفت، مخابرات، توزیع آب و... صدمه خواهند دید، خطر همواره
بیخ گوش تأسیسات مهمی مثل پالایشگاه، بنادر و نیروگاههاست و محیط زیستمان هم با خطرات مختلف دست به گریبان میشود.
۶۰ سال
از ۴۰ سال پیش کارشناسان متوجه ماجرا شده و هشدار دادهاند، اما خود مقوله فرونشست و عوامل آن پیشینهای قدیمیتر دارند. «فریبرز ناطق الهی» معاون پژوهشی پژوهشگاه بینالمللی زلزله و رئیس پژوهشکده مهندسی سازه، دیروز در این باره به «فرارو» گفت:
«فرونشست زمین در ایران امروز نهتنها نتیجه سوءمدیریت بخش آب در ۵۰ یا ۶۰ سال اخیر است، بلکه نشاندهنده سوءمدیریت به صورت کلی هم هست. یعنی طی سالهای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰، در برخی دشتها مانند دشتهای کرمان و پهنههای قزوین، به دلیل کشاورزیهای گسترده، تعداد زیادی چاه حفر کردند. از آن زمان، مدیریت آب با حفر بیرویه چاهها گسترش یافت و در دهههای اخیر، همزمان با خشکسالی، تعداد این چاهها بازهم افزایش یافت و مشکلات درهمتنیده شد.
نتیجه این روند، وضعیت کنونی فرونشست زمین است که میبینید».
شاید بشود به تغییرات اقلیمی و بارندگیهای بیشتر و بهتر شدن وضع سفرههای آب زیرزمینی دل بست، اما مهمتر و فوریتر این است که اقدام خیلی فوری در زمینه متوقف کردن روند فعلی مدیریت مصرف آب انجام شود و در قدم بعدی باید به روشهای مدرن آبخوانداری، کشت محصولات کشاورزی کمآببر و ایجاد تغییرات اساسی در عرصههای دیگر کشاورزی ایران که ۸۰ درصد آب ایران را میبلعد، اندیشید.