
فراتر از یک نگرانی معمولی
به گزارش گاهیما، در مقاطع مختلف تیم ملی ما به جام جهانی صعود میکرد و نسبت به عملکردش بیمها و امیدهایی داشتیم، بازیهای دوستانه قبل ازجامهای جهانی جدیترین محک تیم ملی بود و کمابیش چشماندازی از شکل بازی تیم در جام را به ما هواداران ارائه میکرد. خیلی وقتها بازیهای دوستانه قبل از جام جهانی با فرمی ضعیف شروع میشد وگام به گام تیم تا روزهای منتهی به جام جهانی درمسیر بهترشدن قرار میگرفت. اما حالا درشرایطی کمتر از یک سال دیگر باید در اولین جام جهانی ۴۸ تیمی تاریخ شرکت کنیم که نمایشهای ناامیدکننده تیم ملی ادامه دارد؛ تیمی که از کافا نگرانمان کرد تا جمعه مقابل روسیه. راستی عمق این نگرانی چقدر است؟
تیمی که خاطرهساز نیست
تیم قلعهنویی نه خوب بازی میکند؛ نه خوب نتیجه میگیرد. این تیم به وضوح انسجام و ایدههای باثبات تیم اسکوچیچ را ندارد؛ هرچند بعید است با همه ضعفها مثل تیم کیروش از انگلستان ۶ تا بخورد. اجازه بدهید این رکورد را برای پرادعاترین مربی تاریخ تیم ملی نگه داریم. اما حتی اگر عملکرد قلعهنویی را بهتر ازکیروش بدانیم هم بازهم نمیتوان منکر این شد که تیمش به جز بازی برابر ژاپن درجام ملتها، نمایش خوب و خاطرهانگیزی که در ذهن هواداران باقی بماند داشته. این تیم طی دو سال اخیر مدام مورد انتقاد بود که آخرینش مربوط به مسابقات کافا و حالا بابت نمایش ضعیفی است که برابر روسیه ارائه کرد.
تدارکات ضعیف در مسیری بزرگ
روسیه بهخاطر جنگ با اوکراین در شدیدترین حالت تحریم ورزشی است که بههیچ وجه قابل مقایسه با فوتبال ما نیست؛ اما همین تیم تدارکات خوبی دارد، بازیهای دوستانه بهتری نسبت به ما دارد؛ حتی اگر از هر رقابتی محروم شده باشد. اما تیم قلعهنویی محک درستی نمیخورد؛ فقط به دیدار تیمهای سه رقمی رنکینگ فیفا میرود و برابر روسیه هم که رتبه ۳۳ را دارد خوب بازی نکرد؛ طوریکه مربی روسها به ما کنایه زد که تنها تاکتیکمان اوت دستی بود؛ کنایهای که چندان هم بیراه نبود.
ضعفهایی که تکرار میشود
تیم قلعهنویی از رضائیانی در دفاع راست استفاده میکند که هنوز اصول اولیه آفسایدگیری را بلد نیست و نهایتاً بهتر است یک خط جلوتر بازی کند تا بتواند برای دلبری از سکوها در کارهای تهاجمی که به آن علاقهمند است فعال باشد. شجاع خلیلزاده هم در بازگشت به تیم ملی ضعیف ظاهر شد. اما هرچند روی گل اول اشتباهات رامین، شجاع و در نهایت بیرانوند به چشم آمد، اما عزتاللهی و قدوس روی بیشتر موقعیتهای روسها اصلاً در وظایف دفاعی موفق ظاهر نشدند و اجازه میدادند فشار روی خط دفاع ایجاد شود.
ضعف نسل پرادعا
ترکیب فعلی بازیکنان تیم ملی شامل بازیکنانی است که طی ۶؛ ۷ سال اخیر مدام در تیم بودند و بازیکنانی که تازه عضو تیم شدند؛ نسلی که قدیمیتر هستند برخلاف ادعایشان کیفیت لازم را ندارند. بیرانوند آنقدر درگیر حاشیه شد که مدتها است از اوج دور شده؛ عزتاللهی اصلاً اوجی را تجربه نکرده، بازیکنی که از ۱۹ سالگی در تیم ملی بوده اما ذرهای پیشرفت نداشته، سامان قدوس قرار است بار خلاقیت خط هافبک را بهدوش بکشد اما قدرت بدنی لازم را ندارد، طارمی در بازی با روسیه هم مثل کافا و تیم باشگاهیاش کم فروغ بود. سردار که مدتها است مصدوم است، رامین رضائیان بیشتر برای تیمهای باشگاهی خوب است که ژستهای بلاگری بگیرد. جهانبخش هم که نیاز به توضیح ندارد و بلایی که وسط زمین سر بازیکن روسیه آورد گویای همهچیز درباره کاپیتان بدون باشگاه، تیم ملی است. با این اوصاف نه بازیکنان میتوانند عصای دست قلعهنویی باشند؛ نه او میتوانند این نسل خودشیفته را احیاء کرده و به اوج برگرداند.
کادر فنی ضعیف
میانگین تیم قلعهنویی بالاست، آنها با ۳۱ سال سن برابر روسیه قرار گرفتند، تیمی که فقط یک بازیکن زیر ۲۵ سال داشت و تنها ۳۷۴ پاس داد که ۲۶۵ موردش صحیح بود. بازیکنان چندصدمیلیاردی که در کل ۹۰ دقیقه برابر روسیه فقط دو شوت در چارچوب داشتند. جالب اینکه همین آمار ضعیف توسط کادر قلعهنویی با انواع کلمات شیک توجیه میکنند؛ کادری که چندان رزومه موفقی در عرصه مربیگری ندارند اما در عوض میتوانند کنار قلعهنویی باشند؛ حتی اگر چیزی به تیم اضافه نکنند. با این اوصاف نباید نگران تیم ملی باشیم با قلعهنویی که سالها است در عرصه باشگاهی موفقیتی نداشته، با کادری که مکمل خوبی برای او نیستند و در حالیکه شاهد ضعیفترین فرم بازیکنان قدیمی تیم هستیم؟