سه شنبه، 25 شهریور 1404

فوران خلاقیت از ۴۰ سالگی
23 شهریور 1404, 12:20
کد خبر: 136

فوران خلاقیت از ۴۰ سالگی

نتایج یک تحقیق در شبکه‌های‌اجتماعی  پربازدید شده که نشان می‌دهد در نمودار خلاقیت،  از ۴۰سالگی به بعد شکوفایی واقعی شروع می‌شود؛  واقعا همین‌طور است؟
به گزارش گاهیما، سال‌هاست این باور در ذهن بسیاری از ما جا افتاده که «خلاقیت اوجش در جوانی است و با بالا رفتن سن کم می‌شود»؛ اما تحقیقات گسترده و بررسی عملکرد مخترعان بزرگ، هنرمندان برجسته و برندگان جایزه نوبل نشان داده که حقیقت کمی متفاوت است: اوج شکوفایی فکری و خلاقیت بسیاری از افراد در حوالی ۴۰ سالگی و حتی بعد از آن رخ می‌دهد. در ادامه نکاتی در همین باره مطرح خواهد شد.
​​​​​​​
 دلایل روان‌شناختی شکوفایی خلاقیت بعد از ۴۰ سالگی
۱ یکپارچگی درونی| در میان‎سالی یکی از مهم‌ترین تحولات روانی، آغاز سفر به سوی «خویشتن» است؛ همان هسته اصیل وجود که ورای نقش‌های اجتماعی و توقعات دیگران قرار دارد. در سال‌های جوانی، ما معمولاً با «نقاب» زندگی می‌کنیم؛ چهره‌ای که به جهان نشان می‌دهیم تا پذیرفته شویم. در عین حال، بخش‌هایی از شخصیت‌مان که با این تصویر همخوان نیستند، به ناخودآگاه رانده می‌شوند و تبدیل به «سایه» می‌گردند. بعد از حدود ۴۰ سالگی، فرد فرصت و جرئت پیدا می‌کند تا با این نقاب‌ها و سایه‌ها روبه‌رو شود. دیگر ترس از دیدن ضعف‌ها یا اعتراف به تضادهای درونی کمتر است. این مواجهه، اگر با پذیرش و آشتی همراه باشد، باعث یکپارچگی شخصیت و ایجاد تعادل روانی می‌شود. وقتی جنگ پنهان بین بخش‌های مختلف درون به پایان می‌رسد، انرژی روانی که قبلاً صرف سرکوب یا انکار می‌شد، آزاد می‌شود و می‌تواند صرف آفرینش و خلاقیت شود. در این مرحله، انسان نه فقط خودش را می‌شناسد، بلکه با تمام وجوه روشن و تاریکش زندگی می‌کند؛ و این، نقطه شروع شکوفایی واقعی است.
۲ کنترل شناختی قوی‌تر| کنترل شناختی یعنی توانایی هدایت افکار، احساسات و رفتارها در مسیر هدف. در جوانی، هیجانات معمولاً تندتر و واکنش‌ها سریع‌ترند و همین می‌تواند تمرکز را از کارهای خلاقانه بگیرد. اما با گذر سال‌ها، بخش‌های پیشرفته مغز که مسئول برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری و مهار هیجان هستند، به بلوغ کامل می‌رسند. این رشد باعث می‌شود فرد بهتر بتواند افکار مزاحم را کنار بزند، احساسات شدید را مدیریت کند و حتی در شرایط فشار، آرامش فکری‌اش را حفظ کند. چنین توانایی‌، محیطی امن برای شکوفایی ایده‌های تازه ایجاد می‌کند. وقتی ذهن درگیر واکنش‌های ناگهانی و بی‌ثبات نباشد، فرصت بیشتری برای پردازش عمیق و پرورش خلاقیت دارد. به همین دلیل بسیاری از افراد در این سن می‌توانند پروژه‌های پیچیده و بلندمدت را با دقت و موفقیت پیش ببرند.
۳ سبک تفکر پخته‌تر و انعطاف‌پذیرتر| در میان‎سالی، سبک فکر کردن افراد تغییر می‌کند. جوانی بیشتر به دنبال پاسخ‌های قطعی و سیاه‌وسفید است، اما تجربه‌های زندگی به انسان یاد می‌دهد که دنیا خاکستری‌های زیادی دارد. این پذیرش پیچیدگی و ابهام، باعث می‌شود فرد بتواند همزمان چند دیدگاه را در نظر بگیرد، تضادها را تحمل کند و حتی از آن‌ها ایده بگیرد. چنین انعطاف فکری، زمین حاصلخیزی برای خلاقیت است، چون خلاقیت اغلب از ترکیب چیزهایی متضاد یا ظاهراً بی‌ربط متولد می‌شود.
۴ افزایش انگیزه برای اثرگذاری ماندگار‌| حدود ۴۰ سالگی، بسیاری از افراد به مرحله‌ای می‌رسند که آن را «تولیدگری در برابر رکود» می‌نامد. در این دوره، دغدغه اصلی فقط موفقیت فردی نیست، بلکه تمایل به ایجاد چیزی است که بماند: تربیت نسل بعد، نوشتن کتاب، خلق اثر هنری یا بنیان‌گذاری یک ایده یا کار ماندگار. این انگیزه، فرد را به تلاش متمرکز و پیگیرانه برای خلاقیت سوق می‌دهد. در این سن، خلاقیت نه فقط برای لذت شخصی، بلکه برای برجای گذاشتن میراثی ارزشمند به کار گرفته می‌شود. همین معنا و هدفمندی، کیفیت کارهای خلاقانه را عمیق‌تر و تأثیرگذارتر می‌کند.

نویسنده: زهرا فولادی | روان‌شناس

عکس خوانده نمی‌شود