
برنج آبکش!
به گزارش گاهیما، ماجرای کشت برنج از این منظر نگران کننده تر می شود که سهم ۲۹ استانی که ظرفیت بارش (آب) فراوانی ندارند و شاید در نگاه اول آن چنان هم مناسب کشت برنج نباشند، از ۲۵ درصد در سال ۱۳۸۷ به ۳۰ درصد در سال ۱۴۰۳ رسیده است. یعنی ۷۰ درصد برنج کشور در دو استان گیلان و مازندران و ۳۰ درصد تولید برنج در سایر استانهای غیرشمالی کشت میشود.
پلوخوری با چاه خالی
پلوخوری با چاه خالی، ماجرای همان «پز عالی با جیب خالی» است؛ یعنی در فقدان مدیریت درست در حفظ و پایداری منابع آب، کشت محصولات آببر، در نقاط خشک و با حفر چاه در سال های اخیر افزایش یافته است. ایرنا در گزارشی نوشته است: طبق برآوردها برای تولید یک کیلوگرم برنج به بین ۳ تا ۵ هزار لیتر آب نیاز است، در حالی که بیشتر دشتهای کشور با مشکل کم آبی و فرونشست به دلیل برداشت بی رویه از آب های زیرزمینی دست و پنجه نرم می کنند و کشت محصولات آببر به آینده محیط زیستی منطقه آسیب می زند.
ماجرای قدیمی ضعف در الگوی کشت
در همین زمینه در سال های اخیر برنامه الگوی کشت مهمترین چالش حوزه کشاورزی بوده تا محصولات کشاورزی متناسب با توان آبی هر منطقه تولید شوند؛ اما این برنامه در اجرا نتوانسته است آنطور که باید به اهداف مدنظر دست یابد؛ به طوری که کارشناسان حوزه کشاورزی نابسامانی های موجود در مسیر تولید و بازار محصولات کشاورزی را ناشی از اجرانشدن الگوی کشت مناسب می دانند.
الگو هست، رعایت نمی شود
جهاد کشاورزی البته مدعی است، الگو هست اما رعایت نمی شود. معاون برنامه ریزی و امور اقتصادی وزارت جهادکشاورزی در این زمینه گفته است: به دلیل محدودیت منابع آبی طی سالهای گذشته، ممنوعیت کشت در بیشتر استان های کشور به جز استان های شمالی (گیلان، مازندران و گلستان) براساس الگوی کشت اعلام شده بود که اجرایی نشد و در برخی استان ها همچنان کشت برنج در حال انجام است.
چند چالش اساسی
به نظر می رسد، نظام حکمرانی کشاورزی و آب کشور، یک بار برای همیشه باید مسئله تولیدات آببر را که زراعت آن در شرایط کم آبی خسران بزرگ و جبران ناپذیری را به کشور وارد می کند، برطرف کند. این مسئول در وزارت جهاد کشاورزی می گوید: اگر بخواهیم با توجه به منابع آبی موجود سطح زیرکشت را کاهش بدهیم، باید بخش عمده برنج کشور از واردات تامین شود که این علاوه بر افزایش وابستگی، امنیت غذایی را با مخاطرات جدی روبهرو می کند و در عین حال کاهش درآمد کشاورزان و حتی بیکاری این قشر را هم به دنبال خواهد داشت.
جهاد کشاورزی ابزار قهری ندارد
علاوه بر این چالش ها، به گفته وی، وزارت جهادکشاورزی در طرح الگوی کشت تنها یک سیاست گذار با ابزار تشویقی است و ابزار اجرایی و قهری برای جلوگیری از کشت خارج از الگو را در اختیار ندارد و تنها میتواند نهادههای یارانهای مانند بذر، کود و سم را در اختیار کشاورزانی که الگوی کشت را رعایت می کنند، قرار دهد.
از سیستان و بلوچستان تا اصفهان
بر اساس گزارش های متعدد، با وجود ممنوعیت کشت برنج در ۶ استان کویری و خشک، همچنان در استانهای خشک و کم آب مانند اصفهان، سیستانوبلوچستان و خراسان رضوی کشت برنج ادامه دارد. این در حالی است که با یک جست وجوی ساده درمییابیم که ادارات جهاد کشاورزی استان ها بارها اعلام کرده اند که کشت برنج در شهر یا استانشان ممنوع است اما چالش های موجود که به آن اشاره شد، مانع از رعایت الگوی کشت شده است.
نقش حکمران چیست؟
طبیعی است در مدیریت امور و به ویژه در بحران، این نقش راهبردی حکمران است که می تواند، موضوعات و مسائل چالش برانگیز را راهبری و سیاستگذاری کند. نمی توان دست روی دست نهاد تا وضعیت کم آبی و آسیب بزرگ برداشت بی رویه از منابع زیرزمینی، یعنی بحران فرونشست زمین، کشور را با فاجعه ای بزرگ تر و جبرانناپذیر مواجه کند.
خوب است این را بدانیم که موضوع کشت و زارعت، حتی در بخشی از کشورهای آفریقا که از نظر توان اقتصادی بسیار ضعیف اند، اکنون در حال اجراست. به طور مشخص، در یک سال اخیر، کشور مراکش کشت برخی محصولات آببر همچون هندوانه را با محدودیت مواجه کرده است. این یعنی حکمران آب و کشاورزی و محیط زیست، به منظور مدیریت منابع آب به عنوان مسئله راهبردی کشور، باید جدی تر به میدان عمل بیاید.