
25 مرداد 1404, 07:12
کد خبر: 70
رکورد عجیب بی ثباتی مدیریتی در استقلال
در فوتبال حرفهای، ثبات مدیریتی نه فقط یک مزیت بلکه ضرورت است؛ چرا که هر برنامهریزی فنی، اقتصادی و بازاریابی به زمان و استمرار نیاز دارد.
به گزارش گاهیما، با استعفای نظری جویباری از مدیریت استقلال، این تیم با ۱۵ مدیر طی ۱۰ سال اخیر رکورد عجیبی از بیثباتی را ثبت کرده است. بعد از سوپرجام که با باخت غیرمنتظره آبیها در دقایق پایانی همراه بود نظری جویباری مدیری که طی ماههای اخیر با هزینههای عجیب تیمی جذاب ساخته بود استعفاء داد تا تاجرنیا سرپرست موقت مدیریت تیم باشد. ۱۰ سال و ۱۵ تغییر مدیریتی، هرچند عنوان برخی از آنها سرپرست موقت باشگاه بود اما استقلال از این نظر یک مسیر عجیب را طی کرده است؛ مسیری که یکی از پیامدهایش بیثباتی کادر فنی، رفت و آمد بازیکنان براساس سلیقه مربی و مدیر جدید و در نهایت ضعف در نتیجه گرفتن بود. طی ۱۰ سال اخیر حتی آجرلو که با هدایت فرهاد مجیدی استقلال را قهرمان کرد هم زیر ۱۳ ماه مدیرعامل بود. در ادامه به این موضوع میپردازیم.
از افشارزاده تا فتحا... زاده
۱۰ سال قبل یعنی در مرداد ۱۳۹۴ بهرام افشارزاده مدیرعامل آبیها بود. مدیری ورزشی با سابقه دبیری کمیته ملی المپیک و حضور در چند فدراسیون. هرچند تیمداری مقوله متفاوتی است و عملکرد افشارزاده هم همین را ثابت کرد که صرف کارنامه ورزشی نمیشود مدیرموفقی بود. بعد از او در مرداد ۹۵ برای تنها چند مدتی رضا حسنیخو مدیر شد، کسیکه مدیر حراست سازمان تربیتبدنی بود و چندان در این جایگاه ماندگار نشد که قضاوت درستی از مدیریتش شکل بگیرد. نفر بعدی رضا افتخاری بود؛ کسیکه زمانی رئیس کمیته فوتسال فدراسیون و مدتی هم رئیس سازمان لیگ این رشته بود؛ او حدود ۲ سال تا سال ۹۷ عهدهدار این مسئولیت بود تا در نوع خودش رکوردی ثبت کرده باشد. امیرحسین فتحی در دورانی پرچالش که با نارضایتی شدید هواداران همراه بود از تیر ۹۷ تا آذر ۹۸ مدیرعامل شد. دورانی پرنوسان و عجیب که با انتقادات زیادی همراه بود.
بعد از او اسماعیل خلیلزاده مدیری که حواشی زیادی داشت حدود دو ماه در اواخر سال ۹۸ به مدیریت رسید. مدیری که شاید در بین این حجم از آمد و رفت، حتی خیلی از هواداران پروپاقرص استقلال هم او را به یاد نیاورند؛ در نهایت کار در اسفند ۹۸ به علی فتحا... زاده سپرده شد؛ مدیری که قبل و بعد این مقطع هم بارها مدیرعامل شده بود. هواداران استقلال تصور میکنند با آمدن مدیری قدیمی و استقلالی ثبات به تیم بازخواهد گشت اما فتحا.. زاده در این مقطع یک هفته هم دوام نیاورد و با بیان اینکه از شرایط موجود اطلاعی نداشته حدود ۳ هفته بعد از تیم جدا شد.
از سعادتمند تا امروز
طی کمتر از ۵ سال اخیر هم استقلال چندین مدیرعامل دیده که هرکدام داستان خاص خودش را داشته، ۱۰ فروردین ۹۹ احمد سعادتمند مدیرعامل شد؛ کسیکه مدیرکل ورزش یک استان بود اما چند ماه بعد با نظر هیئت مدیره برکنار شد تا احمد مددی دوره یکساله مدیریتش را از مهر ۹۹ تا مهر ۱۴۰۰ شروع کند. فتحا... زاده چند سال بعد در مصاحبهای جنجالی اتهامات سنگینی را به آجرلو وارد کرد و قهرمانی استقلال در سال ۱۴۰۱ را به اقدامات مددی در سال ۱۴۰۰ نسبت داد.
از سعادتمند تا امروز
طی کمتر از ۵ سال اخیر هم استقلال چندین مدیرعامل دیده که هرکدام داستان خاص خودش را داشته، ۱۰ فروردین ۹۹ احمد سعادتمند مدیرعامل شد؛ کسیکه مدیرکل ورزش یک استان بود اما چند ماه بعد با نظر هیئت مدیره برکنار شد تا احمد مددی دوره یکساله مدیریتش را از مهر ۹۹ تا مهر ۱۴۰۰ شروع کند. فتحا... زاده چند سال بعد در مصاحبهای جنجالی اتهامات سنگینی را به آجرلو وارد کرد و قهرمانی استقلال در سال ۱۴۰۱ را به اقدامات مددی در سال ۱۴۰۰ نسبت داد.
با این اوصاف مددی از معدود مدیرانی بود که یکی از نفرات بعدی از او تقدیر کرده بود. بعد از مددی، آجرلو بین مهر ۱۴۰۰ تا مهر ۱۴۰۱ مدیر شد؛ قهرمانی تیم با فرهاد مجیدی رقم خورد و البته حواشی هم داشت تا در ۲۳ مهر ۱۴۰۱ فتحا... زاده برای چندمین بار مدیرعامل شد و نزدیک به ۶ ماه بعد برای چندمین بار از این سمت کنار رفت تا حجت کریمی جایش را بگیرد. کریمی طی چند ماه بسیار خبرساز بود؛ از امضای قرارداد با نکونام و چند بازیکن شاخص تا چالشهای جدی با سازمان خصوصیسازی. بعد از او نوبت به خطیر بهعنوان یکی از معدود مدیران جوان و تحصیلکرده رسید؛ اما برخلاف تصور دوران او هم کوتاه بود تا فرشید سمیعی برای ۱۰ ماه کار را بهعهده بگیرد. در نهایت هم نظری جویباری از دی ۱۴۰۳ مدیر شود. مدیری که اخیراً قبل از آنکه دورانش به یکسال برسد کنار رفت تا تاجرنیا سرپرست شود.
بلای تغییرات پیاپی بر سر تیم
در فوتبال حرفهای، ثبات مدیریتی نه فقط یک مزیت بلکه ضرورت است؛ چرا که هر برنامهریزی فنی، اقتصادی و بازاریابی به زمان و استمرار نیاز دارد. وقتی در ۱۰ سال ۱۵ مدیر بر صندلی مدیریت نشستهاند، هر مدیر جدید با سلیقه، روابط و حتی فلسفه متفاوتی وارد میشود، قراردادها و پروژهها نیمهکاره میمانند، کادر فنی مدام تغییر میکند و بازیکنان یا در بلاتکلیفیاند یا مجبور به جدایی میشوند.
بلای تغییرات پیاپی بر سر تیم
در فوتبال حرفهای، ثبات مدیریتی نه فقط یک مزیت بلکه ضرورت است؛ چرا که هر برنامهریزی فنی، اقتصادی و بازاریابی به زمان و استمرار نیاز دارد. وقتی در ۱۰ سال ۱۵ مدیر بر صندلی مدیریت نشستهاند، هر مدیر جدید با سلیقه، روابط و حتی فلسفه متفاوتی وارد میشود، قراردادها و پروژهها نیمهکاره میمانند، کادر فنی مدام تغییر میکند و بازیکنان یا در بلاتکلیفیاند یا مجبور به جدایی میشوند.
نتیجه این چرخه، فرسایش سرمایه انسانی، هدررفت منابع مالی و از بین رفتن هویت تیمی است. استقلال نه فرصت ساختن دارد و نه سرمایهگذاری بلندمدت، چون پیش از ثمر دادن هر ایدهای، مدیری تازه میآید که مسیر را عوض میکند. این بیثباتی هم روحیه هوادار را فرسوده کرده و هم فاصله تیم را با قلههای قهرمانی پایدار بیشتر و بیشتر ساخته است.